معنی بانوی شاعر ایرانی
حل جدول
مهستی گنجوی
شاعر ایرانی
سنایی
خیام
سوزنی
بانوی شاعره ایرانی
مهستی گنجوی
بانوی ریاضیدان ایرانی
مریم میرزاخانی
بانوی شاعر شیلیایی
گابریلا میسترال
بانوی شاعر یونانی
ساقو
سافو
شاعر معاصر ایرانی
بهبهانی
شاعر نابینای ایرانی
رودکی
لغت نامه دهخدا
بانوی. (اِ) بانو. رجوع به بانو شود. || معشوقه. (لغت نامه ٔ اسدی).
بانوی. [ن َ] (ص نسبی) منسوب به بانه است و بانه از محال کردستان است.
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
912